با سلام . و خسته نباشید .
پسری دارم 3 سال و 9 ماه دارد . یکسری رفتارایی دارد که واقعا منو به عجز درآورده . ناگفته نماند در شهری دیگری دور از خانواده ها و اقوام زندگی میکنیم ...
اول از همه اینکه کودکم در تصاحب اسباب بازی های دیگران بسیار افراط داره . و حتی اسباب بازی های خودشو هم به دوستانش نمیده . و وقتی هم بهش میگیم این اسباب بازی ( دیگران ) برای خودت نیست و مال خود دوستته . اصلا فایده ای نداره . و تا حدی پافشاری و گریه میکنه که توی اون جمع مهمونی هیچکی حوصله گریه هاشو نداره. و ناچار میشیم اسباب بازی طرف مقابل رو بدیم دست پسرم بلکه آورم بشه . توی یه سایت مشاوره خوندم که از قبل باید با دیگران هماهنگی بشه که اسباب بازی هایی رو جمع کنند . ( میزبان ) ...
ولی این روش تا کی ؟ مگر نه اینکه باید در این سن یاد بگیرن که چیزی که متعلق به خودشون نیست رو نباید بزور گرفت؟ هر چی هم بهش میگم که نباید بزور اسباب بازی یا وسایل دوستاتو بزور بخوای . و داستان ها و قصه های مشابه رفتار خودشو میگم براش که همچین بچه هایی دوستاش دیگه سمتشون نمیان و کار درستی نیست رو براش میخونم توی قصه هاش ... ولی تا مهمونی میریم یا مهمون میاد باز روز از نو روزی از نو .
دوم اینکه فرزندم بسیار وابسته است در کارهای خودش .مثل دستشویی رفتن و لباس پوشیدن و کنارش در همه جا الالخصوص ( خانه بازی و پارک ) . یعنی وقتی پارک میبرمش میگه باید منو حین سر خوردن از روی سرسره همراهی کنی و کنار سرسره یا تاب و یا هر وسیله بازی دیگری باشی .
نزدیک به 4 سالشه اما تا حالا یاد نگرفته که لباس خودشو در بیاره . نهایت یکی دوبار شلوار خونگیشو پا کرده باشه یا درآورده باشه و همچنین در پوشیدن کفش . وقتی بهش میگم که باید خودت بپوشی دیگه مرد شدی بزرگ شدی با گریه و بهانه و لج که میگه من بلد نیستم ... مجبورم میکنه خودم لباس تنش کنم . حتی با تشویق هم فایده نداره.
نهایت برای توالت رفتن فقط شماره یک رو یاد گرفته و هر از چندگاهی خودش برای شماره یکش میره توالت . اما برای دو باید کلا کمکش کنم .
سوم اینکه توی جمع بلد نیست با دوستاش حرف بزنه . و فقط با آوا و صدا دوستاش رو میخندونه و الکی صداهای بلند و یه ریتم از خودش تو جمع دوستاش در میاره ... اینکه بگه به دوستش که بیا بازی کنیم رو اصلا به هیچ وجه نگفته .... چیزی از بچه ای بخواد میاد با حالت گریه و لج به من میگه اسباب بازیشو میخوام یا فلان چیزو میخوام . منم میگم خب برو به خودش بگو با گریه و جیغ و بهانه میگه نه خودت بگو .
توی جمع دوستاش هم بیشتر دوست داره رفقاش رو آزار بده . مثلا وقتی یکی از دوستاش یه وسیله شخصی مثل ( پتو - کلاه - عروسک و ....) با خودش داشته باشه پسر من سعی در آزار اون بچه داره . یعنی میاد با بردن پتو یا کلاه طرف مقابل حرص بچه رو در میاره و خودشم فرار میکنه که دست دوستش به کلاهش یا وسیله شخصیش نرسه . وقتی بچه ی طرف مقابل جیغش بلند میشه و کلاهش و عروسکشو میخواد وقتی میریم وسیلشو از پسر خودم میگیریم . باز پسر من میره سمت کلاه و وسیله شخصی طرف .یعنی در کل کافیه بفهمه اون بچه به یه وسیله اش حساسه عمدا میره رو مخش. و لذت میبره از آزارش ...
توی این سنش ترس دارم از اینکه کلاس نقاشی یا باشگاهی ببرمش . چون توی خانه بازی چندین بار برده بودمش مداد رنگی و دفتر نقاشی بچه های مهد رو بزور میگرفت با لج و جیغ و نظم کلاس رو بهم میریخت . سر همین میترسم که کلاسهای دیگه ببرمش .
بحدی وابستس میگه مامان برام نقاشی بکش .حتی یادش دادم که چطور مداد بگیره و طبق نقاشی های من تقلید کنه همزمان با کشیدن نقاشی های من .تا حدودی نقاشیهامو تقلید میکنه همزمان . اما بدون من نمیکشه نهایت یه خط خطی یا دایره کوچیک و نامفهوم بکشه و اصرار داره که من حتما براش نقاشی بکشم .بهش میگم خودت باید بکشی باز گریه جیغ بهانه لج ، که حتما باید خودت بکشی . بعضی وقتا با بی اعتناعی هام خودش دو دقیقه یه چیز نامفهوم میکشه و نقاشیشو ول میکنه . حتی رنگ آمیزی بلد نیست و کلا از خط نقاشی رنگهاشو میزنه بیرون .
نمیدونم چیکار کنم . بچه دومم تو راهه . این پسرمم که سال دیگه باید بره پیش دبستانی چیکارش کنم از این وابستگی دربیاد که بتونه توی مهد بمونه پیش مربی .
رفتارهای کلیشه ای مثل باز بسته کردن در . ( چه درب خونه چه درب اتاق های پرو مغازه ها - چه در لباسشویی چه یخچال و هر چه که در باشه رو داره . البته قبلا خیلی زیاد بود الان تا حدودی بهتر شده ولی باز توی خصلتهاش هست .
چراغ رو خاموش روشن میکنه پریز .
میریم خونه ای مثلا دستش به آیفون اون خونه برسه مدام کلید صفحه نمایش تصویریش رو دست میزنه و بیخیال نمیشه بااینکه دوستاش اکثرا به کاری و بازی سرگرم هستن و پای تلویزیونن . پسر من بیشتر وقتشو صرف خاموش روشن کردن لامپ و آیفون و باز بسته کردن در میگذرونه .
من اصلا نمیدونم مهمونی هام رو چطوری میگذرونم . همش هم بخاطر پسرم میرم که رفتار اجتماعیش بهتر بشه و اینکه با دوستاش بازی کنه اما فایده نداره
بیشتر رفتاراش حالت هول شدن و یجوری شبیه عجول بودن و اضطرابه .
یهو میبینی با حالت هیجانی و بدو بدو کردن با دوستاش ، یکیشونو هل میده . و بچه طرف مقابل میخوره زمین . جوری شده که هیچوقت نمیزارم چه پسر خودم چه بچه های دیگه تنها توی اتاق برن چون به پسرم مطمین نیستم و ممکنه کار خطرناک انجام بده چه اینکه بچه ای رو هل بده چه مدادی بکنه چشم بچه ای چه یه چیزی بزنه به پریز ....
تروخدا راهکار بدید ....